آنچه امروز اهمیت دارد، نه صرفاً مجازات یک فرد، بلکه ایجاد مانع در برابر تداوم سیاستهای رسانهای مهاجرستیزانه است؛ سیاستهایی که بهجای بازتاب حقیقت، با جعل و تحریف میکوشد بر آتش اختلافها بدمد و فاصله عاطفی و روانی شهروندان دو کشور دوست و برادر را به حداکثر برساند.
در دو سال اخیر، جریانهای مهاجرستیز در ایران تلاش کردند در اقدامی سازمانیافته و هدایتشده از سوی منابع و مجاری مرموز، با بزرگنمایی مشکلات داخلی و دامنزدن به فضای منفی، بذر بیاعتمادی و کینه را میان مردم ایران و مهاجران افغانستانی بکارند. در این میان، نام هادی کساییزاده بهعنوان یکی از چهرههایی که به شکل سازمانیافته به تحریک افکار عمومی علیه مهاجران میپرداخت، برجسته بود. نوشتهها، گزارشها و اظهارنظرهای او نهتنها از واقعیتهای اجتماعی فاصله عمیق داشت، بلکه عملاً به تخریب چهره جمهوری اسلامی ایران در میان افکار عمومی افغانستان و منطقه منجر میشد.
اما سرانجام قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران با اقدامی حسابشده و منطبق با اصول و ارزشهای عدالتمحور، به بازداشت و محکومیت این فرد، به عنوان یکی از محورهای نفرتپراکنی و مسمومسازی فضای عمومی جامعه اقدام کرد و وی را به ۱۵ ماه حبس و پرداخت ۷۰۰ میلیون تومان جزای نقدی، محکوم نمود. این تصمیم نشان داد که نهادهای مسوول در ایران نسبت به آثار و پیامدهای خطرناک نفرتپراکنی بیتفاوت نیستند و در برابر هرگونه تخریب روابط انسانی و برادرانه میان دو ملت مسلمان ایران و افغانستان حساسیت دارند.
جالب آن که هادی کساییزاده در گستاخی جدید، با «ظالمانه» خواندن حکم صادرشده از سوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، کل این ساختار را زیر سؤال برد و خود را بیگناه خواند؛ موضوعی که خود جرمی جدید شمرده میشود و مستلزم پیگرد و اثبات است تا چرخه عدالت در حق وی کامل شود.
آنچه امروز اهمیت دارد، نه صرفاً مجازات یک فرد، بلکه ایجاد مانع در برابر تداوم سیاستهای رسانهای مهاجرستیزانه است؛ سیاستهایی که بهجای بازتاب حقیقت، با جعل و تحریف میکوشد بر آتش اختلافها بدمد و فاصله عاطفی و روانی شهروندان دو کشور دوست و برادر را به حداکثر برساند. به همین دلیل است که برخورد قانونی با کسی مانند کساییزاده، پیامی روشن به سایر کسانی است که تلاش دارند در نقاب خبرنگار یا تحلیلگر، شکاف اجتماعی بیافرینند و علایق عمیق و پیوندهای پایدار همدگرپذیری برادرانه ایرانیان و افغانستانیها را متزلزل و نااستوار سازند.
در حالی که ملتهای ایران و افغانستان، با پیوندهای عمیق تاریخی، تمدنی، فرهنگی و مذهبی، سزاوار آناند که در سایه برادری و احترام متقابل زندگی کنند، جریان مغرض و موذی و مزدور مهاجرستیز، در پی آن است که این پیوند پاک و پیراسته از هرگونه آلودگی را از هم بگسلد و خاطرات خوش میزبانی درازدامن و طولانیمدت ملت بزرگ ایران از برادران و خواهران افغانستانی خود را در کام آنان تلخ و زهرآگین بسازد، اما تصمیم اخیر قوه محترم قضائیه جمهوری اسلامی ایران، در قبال کساییزاده، گامی در جهت پاسداشت این برادری است و میتواند الگویی برای برخورد قاطع با هرگونه جریان نفرتپراکنی در آینده باشد.